برای آشنایی اولیه با تاریخچه اوکراین میتوانیم از اینجا شروع کنیم که اوکراین از کشورهای اروپای شرقی است. این کشور از شرق با روسیه؛ از شمال با بلاروس؛ از غرب با لهستان، اسلواکی و مجارستان؛ از جنوب شرقی با رومانی و مولداوی هم مرز است و در جنوب آن دریای سیاه و دریای آزوف قرار دارد و پایخت آن شهر کییف و زبان رسمی آن زبان اوکراینی میباشد و زبان روسی نیز کاربرد گستردهای دارد.
نوع حکومت اوکراین جمهوری بوده که از ۲۴ استان تشکیل شده است و دارای یک بخش خودمختار (کریمه) نیز میباشد.
پس از فروپاشی شوروی، اوکراین بعد از روسیه دارای بزرگترین ارتش در اروپا است. دین رسمی این کشور مسیحیت میباشد.
اوکراین پیش از میلاد
در تاریخچه اوکراین سکونت انسان به ۴۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح باز میگردد.
زمانی که در دوران نوسنگی فرهنگ کوکوتنی-تریپلی در منطقه وسیعی گسترش یافت که بخشهایی از اوکراین امروزی شامل تریپیلیا و تمام منطقه دنیپر و دنیستر را در بر میگرفت.
در عصر آهن، این سرزمین محل سکونت کیمریها، سکاها و سرمتیها بود و بین ۷۰۰ تا ۲۰۰ قبل از میلاد نیز بخشی از سرزمین سکاها به حساب میآمد.
بعدها مستعمرات یونان باستان، روم باستان و امپراطوری روم شرقی، مانند تایراس، اولبیا و هرموناسا در اوایل قرن ششم قبل از میلاد در کنار دریای سیاه تاسیس شدند و در اواسط قرن ۶ بعد از میلاد رونق خوبی پیدا کردند.
حکومت و سیاست در تاریخچه اوکراین
همچنین ما در تاریخچه اوکراین میتوانیم به نظام سیاسی اوکراین اشاره کنیم، جمهوری ترکیب شده نیمه پارلمانی، نیمه ریاست جمهوری است که در آن قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضاییه مستقل میباشند و رئیس جمهور در یک انتخابات عمومی برای ۵ سال به عنوان رئیس دولت انتخاب میشود.
تاریخچه نظامی اوکراین
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، اوکراین صاحب ۷۸۰٫۰۰۰ سرباز در خاک خود و سومین زرادخانه تسلیحات هستهای در جهان شد.
در ماه می ۱۹۹۲ در حالی که اوکراین با تحویل تسلیحات هستهای خود به روسیه برای دفن موافقت کرده بود، پیمان کاهش سلاحها را امضا نمود تا به عنوان یک کشور بدون سلاح اتمی به عضویت در پیماننامه منع گسترش سلاحهای هستهای در آید.
در تاریخچه اوکراین این پیمان را سال ۱۹۹۴ به تصویب رسید و در سال ۱۹۹۶ به یک کشور فاقد سلاح اتمی تبدیل شد.
پرچم اوکراین
پرچم اوکراین برای اولین بار در ۲۸ ژانویه ۱۹۹۲ به عنوان پرچم ملی و نشان غیر نظامی شناخته شد.
جغرافیای اوکراین
در تاریخچه اوکراین ذکر شده است که جغرافیای این کشور نزدیک به ۶۰۳٫۷۰۰ کیلومتر با ۲٬۷۸۲ کیلومتر خط ساحلی چهل و چهارمین کشور بزرگ جهان و دومین کشور وسیع در اروپا است.
این کشور از زمینهای مسطح و دشتهای حاصلخیز (یا استپ) تشکیل شدهاست که از میان آنها رودخانههایی چون دنیپر، سورسکی دونتس، دنیستر و بوگ جنوبی میگذرند و به دریای سیاه و دریای کوچک آزوف منتهی میشوند و در جنوب غربی اوکراین دلتا دانوب در مرز این کشور با رومانی قرار گرفتهاست.
تنها کوههای این کشور بخشی از رشته کوههای کارپات میباشد که بلندترین نقطه آن در اوکراین، کوه هورلا است که ۲٬۰۶۱ متر ارتفاع دارد و در شبه جزیره کریمه نیز رشته کوههای کریمه تا ساحل جنوبی کریمه امتداد دارد.
اوکراین دارای آب و هوای معتدل قارهای است، هرچند در سواحل جنوبی کریمه شرایط آب و هوایی مدیترانهای وجود دارد.
بارش باران در نقاط مختلف اوکراین متفاوت است، بطوری که بیشترین میزان بارش در شمال و غرب این کشور صورت میگیرد و کمترین میزان بارش در شرق و جنوب شرقی است.
بطور مثال بارش سالیانه در منطقه غربی حدود ۱٬۲۰۰ میلیمتر است، در حالی که بارش سالانه در کریمه ۴۰۰ میلیمتر میباشد.
اقتصاد در تاریخچه اوکراین
در زمان شوروی، اقتصاد اوکراین دومین اقتصاد بزرگ اتحاد جماهیر شوروی بود و یک بخش صنعتی و زراعی مهم به حساب میآمد.
پس از فروپاشی شوروی، نظام اقتصاد با برنامه این کشور به سمت یک اقتصاد بازاری تغییر کرد که روند این انتقال برای اکثریت جامعه که دچار فقر بودند، بسیار دشوار بود.
پس از فروپاشی شوروی اقتصاد اوکراین به شدت محدود شده و زندگی روزانه برای یک فرد معمولی که در اوکراین زندگی میکرد بسیار دشوار بود.
تعداد قابل توجهی از روستاییان بوسیلهٔ غذایی که خودشان میکاشتند زندگی میکردند، برخی نیز دو یا چند شغل داشتند و از طریق مبادله کالا با کالا مایحتاج اولیهشان را تهیه میکردند.
جمعیت و نژادها در تاریخچه اوکراین
با توجه به تاریخچه اوکراین و آنکه بیشتر نواحی صنعتی در شرق و جنوب شرقی اوکراین واقع شدهاند، تراکم جمعیت در این نواحی بیشتر است، همچنین ۶۷٫۲٪ از جمعیت اوکراین نیز در مناطق شهری زندگی میکنند.
طبق سرشماری سال ۲۰۰۱ اوکراین، ۷۷٫۸٪ از جمعیت اوکراین را نژاد اوکراینی و مابقی را نژادهای روسی (۱۷٫۳٪)، بلاروسی (۰٫۶٪)، مولداوی، تاتارهای کریمه (۰٫۵٪)، بلغارها (۰٫۴٪)، مجارستانی (۰٫۳٪)، رومانیایی (۰٫۳٪)، لهستانی (۰٫۳٪)، یهودیان (۰٫۲٪)، ارامنه (۰٫۲٪)، یونانیها (۰٫۲٪) و تاتارها (۰٫۲٪) تشکیل میدهند.
دین و مذهب در تاریخچه اوکراین
با نگاهی به تاریخچه اوکراین در میابیم تا سال ۹۸۸ میلادی ساکنین اوکراین فعلی نیز به مانند بسیاری از مردم اروپا بت پرست بودند ولی با پذیرش آئین مسیحیت از سوی پرنس ولادیمیر این کشور نیز مسیحی شد.
در سال ۱۰۵۴ به دنبال تکفیر متقابل پاپ روم و پاتریاک بیزانس مذهب ارتدوکس توسط پاتریاک بیزانس به وجود آمد و کشورهای زیادی از جمله اوکراین ارتدوکس گردیدند و به همین دلیل بیشتر مردم اوکراین تابع کلیسای ارتدوکس بوده و اقلیتی تابع کلیسای کاتولیک میباشند که بیشتر ساکن نواحی غرب اوکراین هستند.
علاوه بر ارتدوکسها و کاتولیکها، پیروان مذهب پروتستان و برخی فرق مسیحی دیگر نیز در اوکراین وجود دارند.
یهودیان هم دارای کنیسههای مختلف هستند (در کیف ۲ کنیسه) که مراسم مذهبی خود را انجام میدهند.
حدود ۹۶٫۲ درصد جمعیت اکراین مسیحی هستند و پس از آن اسلام با ۰٫۷ درصد و یهودیت ۰٫۶ درصد و سایر ادیان ۲٫۵ درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند.
زبان
زبان مردم اوکراین از گروه زبانهای اسلاو شرقی است و شباهت زیادی به زبان روسی دارد.
به عبارت دیگر لغات مورد استفاده در زبان اوکراینی بیشتر بر گرفته از زبان لهستانی است ولی دستور زبان آن به مانند زبان روسی میباشد.
زبان روسی بیشترین رواج را پس از زبان اوکراینی در تاریخچه اوکراین ثبت کرده است. الفبای زبان اوکراینی نظیر زبان روسی سیریلیک میباشد و تفاوت میان این دو اندک است.
موسیقی و رقص
موسیقی در اوکراین با تاریخی طولانی و پرتاثیر، بخش عمدهای از فرهنگ این کشور را تشکیل میدهد.
از موسیقی بومی سنتی تا موسیقی کلاسیک و مدرن راک، اوکراین لیست بلندی از موسیقیدانهای برجستهای چون چایکوفسکی و اوکآن الزی را در سطح بینالمللی شناساندهاست.
صنعت گردشگری
در رتبه بندی سازمان جهانی گردشگری، اوکراین از نظر تعداد گردشگران جایگاه هشتم را به خود اختصاص دادهاست.
همچنین عجایب هفتگانه اوکراین از اصلیترین جاذبههای گردشگری این کشور میباشند که از هفت بنای تاریخی و فرهنگی تشکیل شدهاست و شهرهای مهم توریستی آن شبه جزیره کریمه، کییف و خارکف میباشد.
روس ها در تاریخچه اوکراین
روس نام دولتی قرون وسطایی اروپایی بود که در اواخر سدهٔ نهم میلادی تشکیل شد و پس از تازش مغولها میان سالهای ۱۲۳۷ تا ۱۲۴۰ میلادی از میان رفت.
این مملکت در منابع همعصر خویش، از جمله در متنهای اسلامی، همواره روس خوانده میشدهاست و عنوان روسِ کیف مربوط به سدهٔ نوزدهم میلادی است که تاریخنگاران موضوع روسیه برای اشاره به دولتی که پایتختش کییف بوده این عنوان را بدان اطلاق نمودهاند.
شکل اولیهٔ نظام سیاسی روسها، خاقانات روس نامداشت. مرکزیت این خاقانات در ولیکی نووگورود قرارداشت.
در ۸۸۲ میلادی وایکینگها شهر کییف را از تصرف خزرها بیرونآوردند و آن را پایتخت روس کیف نمودند. این دولت در سدهٔ یازدهم میلادی به اوج خود رسید و مرزهایش از جنوب تا دریای سیاه، از خاور تا رودخانه ولگا، از باختر تا پادشاهی لهستان و گراندوشی لیتوانی گسترده شدهبود.
دورهٔ درخشان این نظام در تاریخچه اوکراین، روزگار فرمانروایی ولادیمیر کبیر و پسرش یاروسلاو خردمند بود که روسها مسیحیت را پذیرفتند و نخستین قانون به یکی از زبانهای اسلاوی شرقی به نام روسکایا پراودا پدیدآمد.
فرمانروایان روس کیف از تبار نروژیهای باستان و گروهی از وایکینگها بودند که بر اکثریتی از اسلاوها فرمان میراندند.
اردوی زرین
اردوی زرین بخشی از امپراتوری مغول که در دست جانشینان جوچی، پسر بزرگ چنگیز، بود گفته میشد که بخشهایی از ازبکستان، روسیه و قزاقستان و اوکراین کنونی را در بر میگرفت.
متصرفات اردوی زرین، در قسمت اروپایی، امیرنشینهای روس را در بر میگرفت که شامل کیف، مسکو، ریازان، چرنیکوف، سوزدال، سمولینسک، ولادیمیر و جز آن میگشت.
تصرف بیشتر این ولایات در زمان اوگتای قاآن صورت پذیرفت و پسران اوگتای و چغتای و جوچی و نیز سردار بزرگ مغول سبتای یا سوبادای در این جنگها شرکت داشتند، اما ظاهراً فرمانده کل این قوای عظیم باتو پسر ارشد جوچی بود.
این سپاه بزرگ در نسال بوزینه» در جمادیالثّانیه ۶۳۳ق/فوریه ۱۲۳۶م به سوی روسیه و اروپا روان شد.
به گفته رشیدالدین فضلالله (جامعالتواریخ، به کوشش بلوشه، ۲/۴۳)، باتو با لشکر به قصد پولو (لهستان) و باشغرد بر نشست. باتو ۲ ماه شهر کیف را محاصره کرد و سرانجام، به کمک قدان و بوری، آن شهر اشغال شد.
جنگ جهانی دوم
با شروع جنگ جهانی دوم این کشور از ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۴ در اشغال آلمان بود.
بعضی از اوکراینیها در ابتدا سربازان ورماخت را به عنوان رهایی بخش از حکومت اتحاد جماهیر شوروی میدانستند، در حالی که برخی دیگر جنبشهای پارتیزانی را تشکیل میدادند که در تاریخچه اوکراین ماندگار است.
در این دوران برخی از عناصر زیرزمینی ملیگرای اوکراین یک ارتش شورشی اوکراینی را تشکیل دادند که هم با نیروهای شوروی و هم با نازیها میجنگید.
گروههایی نیز با آلمانیها همکاری میکردند. حدود ۱٫۵ میلیون یهودی در زمان اشغال توسط نازیها به قتل رسیدند.
در ولهینیا، مبارزان اوکراینی ۱۰۰٬۰۰۰ غیرنظامی لهستانی را قتلعام کردند. گروههای کوچک باقیمانده از احزاب UPA تا دهه ۱۹۵۰ در نزدیکی مرز لهستان و اتحاد جماهیر شوروی فعالیت میکردند.
استقلال
۲۳ اوت ۱۹۹۱ اوکراین استقلال خود را اعلام کرد. ایران ۲۵ دسامبر ۱۹۹۱ به عنوان اولین کشور استقلال اوکراین را به رسمیت شناخت.
پس از فروپاشی شوروی، اقتصاد آن کشور به سمت مالکیت خصوصی و بازار آزاد حرکت کرد.
این روند انتقالی برای خانوارهای اوکراینی که اغلب فقیر بودند و هیچگاه فعالیت اقتصادی خصوصی را تجربه نکرده بودند بسیار سخت بود.
برعکس جمعیت کشور که در آن زمان در اوج بود، اقتصاد اوکراین دوران فلاکت را سپری میکرد.
پس از فروپاشی شوروی، رشد اقتصادی اوکراین تا یک دهه به صورت پیاپی منفی بود.
فقر روز بروز گستردهتر میشد، تورم سرسامآور اعتماد به پول ملی را از بین برده بود و حتی گاهی معاملات به شکل پایاپای انجام میشد. برای مثال در سال ۱۹۹۳ قیمتها بیش از ۱۰۰ برابر شدند.
یک همبرگر که در آغاز سال ۱ کوپن (واحد پول پیشین اوکراین) قیمت داشت در پایان همان سال ۱۰۱ کوپن شده بود. سال بعد یعنی سال ۱۹۹۴ رشد اقتصادی این کشور منفی ۲۲٪ سقوط کرد.
از فروپاشی تا انقلاب نارنجی
سال ۱۹۹۴ برای اوکراین سال شروع تغییرات بود. در این سال و در اوج ناکامی و فلاکت اقتصادی مردم آن کشور به پای صندوق رای رفتند و لئونید کوچما را به عنوان دومین رئیسجمهور کشور مستقل اوکراین برگزیدند.
او به زبان اوکراینی صحبت نمیکرد و با اکثریت قاطع آرای مردم نیمه شرقی اوکراین که عموماً روس تبار هستند انتخاب شد ولی مجموعه اقدامات او باعث شد که پنج سال بعد در نیمه غربی اوکراین هم اکثریت بالایی بدست آورد و دو دوره به ریاست جمهوری انتخاب شود.
او اقدامات بسیار مؤثری در صحنه سیاست و اقتصاد اوکراین شروع کرد که بهطور خلاصه عبارتند از:
- کاهشکسری بودجهاز ۱۳٪ به ۵٪
- کاهش استقراض از بانک مرکزی از ۱۲٪ به ۲٪
- انتشاراوراق قرضهداخلی و وام گرفتن از دولتهای خارجی
- و در نهایت پس از اصلاحات زیاد، حذف ۵ صفر از پول ملی
- معرفیگریونابه عنوان واحد پول جدید
این اقدامات کمکم نتیجه داد و ترمز تورم کشیده شد. کوچما در دومین دوره ریاست جمهوری اش توانست رشد اقتصادی را به اوکراین بازگرداند.
همچنین کوچما روابط سیاسی و اقتصادی اوکراین با روسیه را بازسازی کرد. او بدینسان موفق شد از پیوندهای عمیق اقتصادی اوکراین و روسیه به نفع کشورش استفاده کند.
پس از آن اوکراین توانست با تکیه بر منابع کشاورزی، معادن غنی و بازسازی صنایع به جای مانده از قبل، برای یک دهه رشد اقتصادی قابل قبولی را نگه دارد.
همچنین در یک دورخیز سیاسی، کوچما در خواست رسمی برای عضویت در اتحادیه اروپا داد و بیان کرد که کشورش تا سال ۲۰۰۷ میتواند به استانداردهای لازم برای عضویت در اتحادیه اروپا برسد.
چیزی که نه تنها تاکنون محقق نشده بلکه منشأ اختلافات بزرگی هم در جامعه اوکراین شدهاست.
انقلاب نارنجی و پس از آن
در سال ۲۰۰۴، نخستوزیر ویکتور یانوکوویچ برندهٔ انتخابات ریاست جمهوری اعلام شد.
این نتایج اعتراض مردم را به همراه داشت، مسموم شدن ویکتور یوشچنکو رقیب اصلی یانوکوویچ در جریان مبارزات انتخاباتی هم، بر آتش شک و کینه طرفدارانش دمید و موجی از اعتراض و نا فرمانی مدنی کشور را فرا گرفت.
در نهایت پس از حدود سه ماه اعتراض، دادگاه عالی اوکراین انتخابات را باطل کرد و انتخابات مجدد زیر نظر موشکافانه ناظران داخلی و بینالمللی برگزار شد. این بار یوشچنکو با اکثریت شکننده ۵۲٪ رئیسجمهور اوکراین شد.
این اعتراضات که با استفاده از نمادهای نارنجی رنگ همراه بود به انقلاب نارنجی اوکراین معروف شد.
یانوکوویچ نیز کاخ ریاست جمهوری را زیر نگاه سنگین دوربینهای رسانهها ترک کرد و رفت تا اپوزیسیون را شکل دهد. او پنج سال بعد دوباره در انتخابات شرکت کرد و این بار پیروز شد. اما انقلاب نارنجی شوک سنگینی بر اقتصاد کشور وارد کرد.
اقتصادی که سال قبل از انقلاب نارنجی ۱۲٫۵٪ رشد کرده بود در سال بعد تنها ۲٫۵٪ رشد داشت.
بحران 2014
در ۲۲ فوریه ۲۰۱۴ در پی اعتراضات خیابانی علیه دولت و وخیم شدن اوضاع داخلی اوکراین با رأی پارلمان اوکراین ویکتور یانکویچ از سمت رئیسجمهوری برکنار شد.
یولیا تیموشنکو نخستوزیر سابق که در روز ۱۹ مهر ۱۳۹۰ برابر با ۱۱ اکتبر ۲۰۱۱ محکوم به زندان شده بود پس از تسخیر کاخ ریاست جمهوری توسط مخالفان و رأی پارلمان این کشور مبنی بر بازگشت به قانون اساسی سال ۲۰۰۴؛ که این طرح با ۳۲۵ رأی موافق به تصویب رسید و راه برای آزادی تیموشنکو هموار شد.
همچنین پارلمان اوکراین به آزادی تیموشنکو از زندان نیز رأی مثبت داد و در ساعاتی بعد در ۲۲ فوریه یولیا تیموشنکو از زندان آزاد شد.
پس از برکناری یاناکویچ وی به روسیه گریخت و الکساندر تورچینف به عنوان رئیسجمهور موقت برگزیده شد. در پی این حوادث شبه جزیره کریمه توسط نیروهای روسی تحت عنوان محافظت از روس تبارهای این ایالت خودمختار اشغال شد.
چند روز بعد از این اتفاقات، مردم شبه جزیره کریمه در برگزاری همهپرسی سراسری، موافقت ۹۶ درصدی خود را با پیوستن به کشور روسیه اعلام کردند و این شبه جزیره رسماً جزئی از خاک روسیه شد.
یانوکوویچ در یک نطق تلویزیونی با اشاره به پیش نویس توافقنامه پیوستن اوکراین به اتحادیه اروپا از مردمش دعوت کرد که متن پیشنویس را بخوانند. او گرچه مخالف قطعی پیوستن اوکراین به اتحادیه نیست اما میگوید این پیشنویس الحاق، اوکراین را فقط یک بازار مصرف برای محصولات اروپایی در ازای نیروی کار ارزان و غیر متخصص میخواهد و نه یک شریک تجاری واقعی برای اروپا.
اما از طرف مقابل نیمه غربی اوکراین چشم به توان اقتصادی اروپا بستهاست.
آنها به همسایگان فقیر خود مینگرند که درست مانند اوکراین بخشی از اتحاد جمهوریهای شوروی بودند اما حالا اتباع آنها آزادانه در هر جای اتحادیه اروپا سفر، اقامت و کار میکنند.