مهاجرت معاصر چیست؟

مهاجرت معاصر چیست؟

مهاجرت معاصر

مهاجرت انسانی شامل جابجایی افراد از یک مکان به مکان دیگر با هدف اسکان دائم یا موقت در مکانی جدید (منطقه جغرافیایی) است.

این حرکت اغلب در مسافت های طولانی و از یک کشور به کشور دیگر رخ می دهد، اما مهاجرت داخلی (در یک کشور واحد) نیز امکان پذیر است. در واقع ، این شکل غالب مهاجرت انسان در سطح جهانی است.

مهاجرت اغلب با سرمایه انسانی بهتر در سطح فردی و خانوار و با دسترسی بهتر به شبکه های مهاجرت همراه است. سن هم برای مهاجرت کاری و هم غیر کاری بسیار مهم است.

 افراد ممکن است به صورت فردی، در واحدهای خانوادگی یا در گروه های بزرگ مهاجرت کنند. چهار شکل عمده مهاجرت وجود دارد: حمله، فتح، استعمار و مهاجرت.

افرادی که به دلیل آوارگی اجباری از خانه خود نقل مکان می کنند (مانند یک فاجعه طبیعی یا یک اغتشاش مدنی) ممکن است به عنوان آواره یا در صورت ماندن در کشور خود، آواره داخلی توصیف شوند.

 شخصی که به یک کشور دیگر پناهنده می شود، اگر دلیل ترک کشور متبوع سیاسی، مذهبی یا نوع دیگری از آزار و اذیت باشد، می تواند درخواست رسمی خود را در کشور مقصد انجام دهد و سپس به عنوان یک پناهجو و در صورت موفقیت این درخواست، به وضعیت حقوقی پناهنده تبدیل می شود.

در دوران معاصر، حاکمیت مهاجرت از نزدیک با حاکمیت دولت مرتبط شده است. کشورها قدرت تصمیم گیری در مورد ورود و اقامت افراد غیر تبعه را حفظ می کنند زیرا مهاجرت مستقیماً بر برخی از عناصر تعیین کننده یک کشور تأثیر می گذارد.

پیشنهاد مطالعه:

 مهاجرت را از کجا شروع کنیم؟

 

emigration

تعاریف مهاجرت

بسته به هدف و دلیل تغییر مکان، افرادی که مهاجرت می کنند می توانند به سه دسته تقسیم شوند: مهاجران، پناهندگان و پناهجویان. هر دسته به طور کلی تعریف می شود زیرا شرایط مختلط ممکن است رخ دهد و باعث ایجاد انگیزه در فرد برای تغییر مکان خود شود.

به این ترتیب، مهاجران به طور سنتی به عنوان افرادی توصیف می شوند که به دلایل و اهداف عمومی کشور محل اقامت خود را تغییر می دهند. این اهداف ممکن است شامل جستجوی فرصت های شغلی بهتر یا نیازهای مراقبت های بهداشتی باشد. این اصطلاح به طور کلی تعریف شده است زیرا هر کسی که موقعیت جغرافیایی خود را به طور دائم تغییر دهد، می تواند مهاجر محسوب شود.

در مقابل، پناهندگان به طور محدود تعریف نشده اند و به عنوان افرادی توصیف می شوند که با میل خود جابجا نمی شوند. دلایل مهاجرت پناهندگان معمولاً شامل اقدامات جنگی در داخل کشور یا انواع دیگر ظلم و ستم است که از دولت یا منابع غیر دولتی ناشی می شود. پناهندگان معمولاً با افرادی در ارتباط هستند که ناخواسته باید در اسرع وقت کوچ کنند. از این رو ، چنین مهاجرانی احتمالاً بدون سند نقل مکان می کنند.

پناهجویان با افرادی در ارتباط هستند که کشورشان را نیز ناخواسته ترک کنند، اما در شرایط ظالمانه ای مانند تهدید به مرگ یا مرگ این کار را نمی کنند.

انگیزه ترک کشور برای پناهجویان ممکن است شامل یک وضعیت اقتصادی یا سیاسی ناپایدار در کشور یا نرخ بالای جرم باشد. بنابراین، پناهجویان برای فرار از پایین آمدن کیفیت زندگی خود، عمدتاً مکان خود را تغییر می دهند.

حرکات عشایر به طور معمول به عنوان مهاجرت در نظر گرفته نمی شوند، زیرا این جنبش به طور کلی فصلی است، و قصد اقامت در مکان جدید وجود ندارد و فقط تعداد کمی از افراد این سبک زندگی را در دوران معاصر حفظ کرده اند. در صورت عدم قصد زندگی و اسکان در مکان های بازدید شده، حرکت موقت به منظور مسافرت، گردشگری، سفرهای زیارتی یا رفت و آمد نیز در نظر گرفته نمی شود.

مهاجرت داوطلبانه و اجباری

مهاجرت معمولاً به دو دسته مهاجرت داوطلبانه و مهاجرت اجباری تقسیم می شود.

تمایز بین اقدام غیر ارادی (فرار از درگیری سیاسی یا بلایای طبیعی) و مهاجرت داوطلبانه (مهاجرت اقتصادی یا کارگری) دشوار است و تا حدودی ذهنی است ، زیرا انگیزه های مهاجرت اغلب با هم مرتبط هستند. بانک جهانی تخمین زده است که تا سال 2010، 16.3 میلیون نفر یا 7.6 درصد مهاجرین به عنوان پناهنده واجد شرایط هستند.

این تعداد تا سال 2014 به 19.5 میلیون نفر افزایش یافته است (بر اساس رقم ثبت شده در سال 2013، تقریباً 7.9 درصد از کل مهاجران را شامل می شود). در حدود 3 درصد سهم مهاجران در بین جمعیت جهان طی 5 دهه گذشته به طور چشمگیری ثابت مانده است.

مهاجرت داوطلبانه

مهاجرت داوطلبانه مبتنی بر ابتکار عمل و اراده آزاد فرد است و تحت تأثیر ترکیبی از عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است: یا در کشور مبدا مهاجران (عوامل تعیین کننده یا “عوامل فشار”) یا در کشور مقصد (عوامل جذب یا “عوامل کشش”).

“عوامل فشار کشیدن” دلایلی است که افراد را به مکانی خاص سوق می دهد یا آنها را جذب می کند. عوامل “فشار” جنبه های منفی کشور مبدا است، که اغلب در انتخاب افراد برای مهاجرت تعیین کننده است و عوامل “کشش” جنبه های مثبت یک کشور متفاوت است که مردم را ترغیب می کند تا در جستجوی زندگی بهتر مهاجرت کنند. اگرچه عوامل فشار-کشش ظاهراً با یکدیگر مخالف هستند، اما هر دو طرف یک سکه هستند و از اهمیت یکسانی برخوردار هستند.

اگرچه مختص مهاجرت اجباری است، اما هر عامل مضر دیگری می تواند “عامل فشار” یا عامل تعیین کننده / محرک در نظر گرفته شود، از جمله این موارد می توان به کیفیت پایین زندگی، کمبود شغل، آلودگی بیش از حد، گرسنگی، خشکسالی یا بلایای طبیعی اشاره کرد. چنین شرایطی دلایل سرنوشت ساز مهاجرت داوطلبانه را نشان می دهد، جمعیت ترجیح می دهند به منظور جلوگیری از شرایط نامساعد مالی یا حتی رنج های جسمی و جسمی، مهاجرت کنند.

مهاجرت اجباری

تعاریف بحث برانگیزی از مهاجرت اجباری وجود دارد. با این حال، سردبیران یک مجله علمی برجسته در این زمینه، مروری بر مهاجرت اجباری، دلایل زیر را ارائه می دهند: 

 بلایای شیمیایی یا هسته ای، قحطی، یا پروژه های توسعه ای.

در پایان سال 2018 ، تخمین زده می شود 67.2 میلیون مهاجر اجباری در سطح جهان وجود داشته باشد – 25.9 میلیون مهاجر آواره از کشورهای خود، و 41.3 میلیون آواره داخلی که به دلایل مختلف در کشورهای خود آواره شده اند.

 

immigration
نظریه های معاصر مهاجرت کار

بررسی اجمالی

دلایل متعددی مهاجران را وادار می کند که به کشور دیگری بروند. به عنوان مثال، جهانی سازی تقاضای کارگران را برای حفظ اقتصاد ملی افزایش داده است. بنابراین یک دسته از مهاجران اقتصادی – به طور کلی از کشورهای فقیر در حال توسعه – برای بدست آوردن درآمد کافی برای بقا مهاجرت می کنند. حواله ها که به یک عنصر اصلی اقتصادی در تعدادی از کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است.

همچنین ممکن است مردم در اثر درگیری، نقض حقوق بشر، خشونت یا فرار از آزار و شکنجه، جابجا شوند یا مجبور به حرکت شوند. در سال 2013 تخمین زده شد که حدود 51.2 میلیون نفر در این گروه قرار گرفتند.

سایر دلایل ممکن است برای جابجایی افراد برای دسترسی به فرصت ها و خدمات یا فرار از آب و هوای شدید باشد.

این نوع حرکت، معمولاً از مناطق روستایی به شهری، ممکن است به عنوان مهاجرت داخلی طبقه بندی شود. فاکتورهای جامعه شناسی – فرهنگی و منفی – تاریخی نیز نقشی اساسی دارند. به عنوان مثال ، در آفریقای شمالی، مهاجرت به اروپا نشانه وجهه اجتماعی به حساب می آید.

علاوه بر این، بسیاری از کشورها مستعمره سابق بودند. این بدان معناست که بسیاری از اقوام و خویشاوندانی دارند که به طور قانونی در قطب مترو استعماری (سابق) زندگی می کنند و غالباً کمک های مهمی برای مهاجران وارد شده به آن قطب مترو فراهم می کنند.

اقوام ممکن است در تحقیقات شغلی و در زمینه اسکان کمک کنند. مجاورت جغرافیایی آفریقا با اروپا و روابط طولانی تاریخی بین کشورهای مدیترانه ای شمالی و جنوبی نیز بسیاری را به مهاجرت سوق می دهد. این سوال که آیا شخصی تصمیم به انتقال به کشور دیگری می گیرد، به مهارت برتر نسبی کشورهای مبدا و میزبان بستگی دارد.

وقتی صحبت از انتخاب مثبت است که کشور میزبان حق بیمه بالاتری نسبت به کشور مبدا نشان دهد. از طرف دیگر، انتخاب منفی زمانی اتفاق می افتد که کشور مبالغ مهارت کمتری را نشان دهد. حق بیمه نسبی مهارت انتخاب مهاجران را تعریف می کند. تکنیک های انباشت سن یک روش برای اندازه گیری حق بیمه نسبی یک کشور را نشان می دهد. تعدادی از نظریه ها سعی در تبیین جریان بین المللی سرمایه و مردم از یک کشور به کشور دیگر دارند.

جامعه شناسی مهاجرت

تعدادی از دانشمندان علوم اجتماعی مهاجرت را از منظر جامعه شناسی مورد بررسی قرار داده اند و توجه ویژه ای به چگونگی تأثیر مهاجرت بر مسائل نژادی و قومی و همچنین ساختار اجتماعی دارند.

آنها سه دیدگاه اصلی جامعه شناختی تولید کرده اند:

تعامل نمادین، که هدف آن درک مهاجرت از طریق تعاملات رو در رو در سطح خرد است.

نظریه تعارض اجتماعی، که مهاجرت را از طریق منشور رقابت برای قدرت و منابع بررسی می کند.

کارکردگرایی ساختاری (مبتنی بر ایده های امیل دورکیم)، که نقش مهاجرت در انجام برخی وظایف در هر جامعه را بررسی می کند، مانند کاهش ناامیدی و بی هدفی و تلفیق شبکه های اجتماعی

اخیراً، با جلب توجه از کشورهای مقصد، جامعه شناسان تلاش کرده اند درک کنند که چگونه فراملی گرایی به ما اجازه می دهد تا تعامل بین مهاجران، کشورهای مقصد و کشورهای مبدا آنها را درک کنیم. در این چارچوب، کار در مورد حواله های اجتماعی توسط پگی لویت و دیگران منجر به مفهوم سازی قوی تری از چگونگی تأثیر مهاجران بر فرایندهای سیاسی اجتماعی در کشورهای مبدا خود شده است.

همچنین کارهای زیادی در زمینه ادغام مهاجران در جوامع مقصد صورت می گیرد.

علوم سیاسی

دانشمندان علوم سیاسی چارچوب های نظری مربوط به این موضوع را ارائه داده اند و دیدگاه های مختلفی را در مورد روندهای امنیتی، شهروندی، و روابط بین الملل ارائه می دهند.

در این زمینه ، بیشتر کارها بر سیاست مهاجرت متمرکز شده است، مهاجرت را از دیدگاه کشور مقصد مشاهده می کند. با توجه به فرآیندهای مهاجرت، دانشمندان علوم سیاسی چارچوب آلبرت هیرشمن را در مورد “صدا” در مقابل “خروج” گسترش داده اند تا درباره چگونگی تأثیر مهاجرت بر سیاست در کشورهای مبدا بحث کنند.

چرخه های آب و هوایی

حوزه مدرن تاریخ آب و هوا نشان می دهد که امواج پی در پی جنبش عشایری اوراسیا در طول تاریخ ریشه در چرخه های آب و هوایی دارد که باعث گسترش یا منعقد کردن مراتع در آسیای میانه، به ویژه مغولستان و در غرب آن آلتای می شود.

قبایل دیگر در تلاش برای یافتن زمینی بودند که بتواند توسط گله های اساسی چرای کند، مردم از محل زندگی خود آواره شدند و هر گروه بعدی را به سمت جنوب و غرب، به ارتفاعات آناتولی، دشت Pannonian، به بین النهرین یا جنوب هل دادند ، به مراتع غنی چین. بوگومیل ترمینسکی از اصطلاح “اثر دومینوی مهاجر” برای توصیف این روند در زمینه حمله مردم دریا استفاده می کند.

 

migration visa

غذا، رابطه جنسی، امنیت

این تئوری که مهاجرت به این دلیل اتفاق می افتد که افراد به دنبال غذا، جنس و امنیت در خارج از محل زندگی معمول خود می گردند. ایدیرهود (2008) معتقد است که شهرها آفرینش مبارزه انسان برای دستیابی به غذا، جنس و امنیت هستند. برای تولید غذا، امنیت و تولید مثل، انسانها باید به دلیل ضرورت، از محل سکونت معمول خود خارج شده و وارد روابط اجتماعی ضروری شوند که با هم همکاری کنند یا متضاد باشند.

بشر همچنین ابزارها و تجهیزات را توسعه می دهد تا بتواند با آنها طبیعت را متقابل سازد تا غذا و امنیت مطلوب تولید کند. روابط بهبود یافته (روابط همکاری) در میان انسانها و فناوری پیشرفته که بیشتر تحت تأثیر عوامل فشار و کشش است، همه با هم تعامل می کنند تا مهاجرت و تمرکز بالاتر افراد را در شهرها ایجاد کنند.

هرچه فناوری تولید غذا و امنیت بالاتر باشد و هرچه رابطه همکاری بین انسان در تولید غذا و امنیت و تولید مثل گونه های انسانی بالاتر باشد، عوامل فشار و کشش در مهاجرت و تمرکز بیشتر خواهد بود.

بنابراین، مهاجرت به این دلیل اتفاق می افتد که افراد در خارج از محل زندگی خود به دنبال غذا، رابطه جنسی و امنیت می گردند. خدمات اجتماعی در شهرها و شهرها برای تأمین این نیازهای اساسی بقا و لذت انسان ارائه می شود.

اقتصاد جدید مهاجرت کارگری

این تئوری بیان می دارد که جریانات و الگوهای مهاجرت را نمی توان فقط در سطح کارگران و انگیزه های اقتصادی آنها توضیح داد، بلکه باید نهادهای اجتماعی گسترده تری را نیز در نظر گرفت. یکی از این نهادهای اجتماعی، خانوار است. مهاجرت را می توان در نتیجه گریز از خطر در خانواده ای که درآمد ناکافی دارد، مشاهده کرد.

در این حالت، خانوار به سرمایه اضافی نیاز دارد که می تواند از طریق حواله هایی که اعضای خانواده آنها در کار مهاجر در خارج از کشور بازپرداخت می کنند، حاصل شود.

این حواله ها همچنین می توانند تأثیر گسترده تری بر اقتصاد کشور فرستنده به عنوان سرمایه ایجاد کنند.

تحقیقات اخیر کاهش مهاجرت بین ایالتی ایالات متحده از 1991 تا 2011 را بررسی کرده است، با این نظریه که مهاجرت بین ایالتی کاهش یافته به دلیل کاهش ویژگی جغرافیایی مشاغل و افزایش توانایی کارگران در یادگیری مکان های دیگر قبل از انتقال به آنجا از طریق هر دو کشور است.

محققان دیگر دریافتند که ماهیت خاص محل سکونت مهم تر از هزینه های جابجایی در تعیین و تخصیص مجدد نیروی کار است.

 

مشاوره رایگان ویزا و اقامت

09101424896

09101424896

همین الان این شماره رو ذخیره کن، تو واتساپ پیام بده، یه مشاوره تخصصی رایگان هدیه بگیر.

اطلاعات تماس


ساعات کاری


شنبه
9:00 تا 17:00
یک شنبه
9:00 تا 17:00
دو شنبه
9:00 تا 17:00
سه شنبه
9:00 تا 17:00
چهار شنبه
9:00 تا 17:00
پنج شنبه
9:00 تا 14:00
جمعه
تعطیل

تفلن‌های تماس جهت ارتباط با مشاوران

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.